جل الخالق ، چه دنیایی داریم ما !!!!!
سلام سلام سلام ســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلام به دوستان جون جونی خودم یه مدت نبودم و به دوستان سر نزدم که خیلی خیلی معذرت می خوام ولی از این به بعد همیشه هستم و هر روز بهتون سر میزنم امروز می خواستم ماجراهای این چند وقت رو مفصلا براتون بگم از واکسن شش ماهگی گرفته تا غذا خوردن و سینه خیز رفتن و صد البته اولین کلمه که گفتم بَ بَ متمایل به بابا و خیلی چیزای دیگه ..... ولی یه اتفاقی افتاد یکی از دوستان نمی دونم شاید هم دشمنان ولی به هرحال من میگم دوستان ، که خودش رو کاراگاه معرفی کرده یه نظر برای من گذاشته بود که من نظرش رو اینجا میزارم و بعد چند نکته ...
نویسنده :
مسیحا ناصری
19:48